شاید در روزگاری که افراد به دنبال گم کردن گذشته خود هستند به دنبال مرام، معرفت و وفاداری گشتن کاری عبث و بیهوده است یا ناراحتی از بی وفایی افراد، کاری بی نتیجه و حتی امروزه برای برخی خنده دار است...



امروز بر عکس دوران زیبای گذشته، دیگر برخی افراد که پل های پشت سر خود را برای رسیدن به پول، خراب میکنند را با انگشت نشان نمی دهند بلکه افرادی که از بی معرفتی می نالند را  به عقب افتادگی تمسخر میکنند...

شاید تا چند سال آینده به روزی برسیم که عده اندکی بتوانند بزرگانی همچون بوفون دلپیرو کامورانزی کیلینی و... که حتی وقتی تیم محبوبشان، به هر دلیل درست یا غلطی، به دسته پایین روانه شد را رها نکردند یا وقتی فرانچسکو توتی جام نگرفتن را به تنها گذاشتن شهرش ، تیمش و عتقادش ترجیح داد تا آخرین گلادیاتور لقب بگیرد یا استیوی جرارد دوس داشتنی که پول های بی شماری که به او داده می شد را رها کرد تنها برای اینکه هیچگاه " تنها قدم نزد " را به یاد بیاورند.



اسطوره هایی همچون رایان گیگز پاول اسکولز در تئاتر رویاها، کارلوس پویول متعصب در کاتالان و بارسلونا ، اسطوره های تکرار نشدنی شهر میلان یعنی پائولو مالدینی و خاویر زانتی و ... را نباید از قلم انداخت و باید برای هر یک از این بزرگان سالها خاطره گفت و گفت و گفت تا بسیاری از امروزی ها باور کنند که تاریخ فوتبال همچون الان تنها وابسته به پول نبوده و به مرور زمان این چنین رو به زشتی آورده است...





بیاید کمی به زمان حال برکردیم تا کمی از این زشتی ها کم کنیم...

زمانی که گریزمان تمام پیشنهادات ریز و درشت خود را تنها به دلیل اینکه تیمش از خرید بازیکن محروم شده بود رد کرد را فراموش نکنید، اتفاقا می بایست از این مورد بیشتر یاد کرد تا بدانیم همچنان کور سویی از زیبایی را به همراه دارد تا کمی امیدوارانه تر رو به آینده فوتبال قدم بگذاریم...

بیاییم گریزمان ها را برای خود الگو قرار دهیم و به جوانان خود او را معرفی کنیم نه ستاره های پوشالی فوتبال خودمون...



البته سخن گفتن به این چنین یک طرفه انصاف نیست...

ما بزرگانی همچون مهدی مهدوی کیا مهدی رجب زاده ابراهیم صادقی حسین پاشایی ناصر خان حجازی سلطان علی پروین و... را داریم که هر یک نام هایی بزرگ به وسعت تاریخ فوتبال ایران هستند، که می توانند بی معرفتی های حال حاضر را کمی تسکین دهند...